Search results
خوب واضح بود که اون شب دیگه هیچ حادثهای رخ نمیده. برای همین من هم با افسردگی خوابیدم.فردای اون شب ترجیح دادم که مرخصی بگیرم و یک کمی وقتم رو باهاش بگذرونم.
13 mei 2015 · داستان شب زفاف عمه جانم عمه کوچکم در 38 سالگی ازدواج کرد.از خواهر های دیگر زیبا. ... داستان – عروسی لیلا و محمود ...
1 dec. 2023 · داستان وحشتناک شب زفاف: دو تا برادر بودند يکى تاجر، يکى مسگر. تاجر يک دختر داشت. مسگر يک پسر. دختر و پسر همديگر را دوست داشتند امّا مرد تاجر مخالف ازدواج آنها بود. مىگفت: ‘من تاجرم.
داستان پسری که از رعیتی به دختر پاشداه رسید ..داستان های عامیانه فارسی :داستان عهد شب زفاف خوش قلبها ازمون ...